مشکلات ادارات قاین
ده اداره بي رئيس
ده تااداره مانده در اين شهر بي رئيس دوكي بيارو برد در هرجلك بريس
يكسال و نيم مي گذرد در اين اداره ما يك نامه اي نديده به امضاء يك رئيس
يك عده نشسته و خميازه مي كشند تا قرعه اي بنام كه افتد شود رئيس
دستي درون كيسه شطرنج مي شود بيرون كشد قلعه اي اجلس تويي جليس
قاين سكوي اوج مديران خود شدي طرحي نهاده اند بگردي چو» پلپليس»
مقصود من اين بود كه دري واشومدام بر اين چرخ چرا گشته اي خسيس
توپيست قاين و بر آن شوت مي زنند حق تو باد تا شوي همچو پرسپليس
برخيزو از براي خودت فكر چاره كن دستي برآرتا نشوي دعا نويس
مختاري از شكوه ادارات كم مياد دستان كشيده اند زهرسو نه براي ديس
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۸۵ ساعت 7:46 توسط تحريريه طلوع
|