نيروگاه گازي قاين با دارا بودن 4 واحد گازي هركدام به ظرفيت159 مگاوات با ظرفيت كل636 مگاوات كه پيمانكارآن شركا مپنا مي باشد درسال1384 درزميني به مساحت 120هكتاردرمجاورت پست400 كيلووات شهرستان با حضوروزير وقت نيرووجمعي ديگرازمسؤلين شهرستان كلنگ زني و قراراست اولين واحد آن در سال86 به بهره برداري برسد.با اينوجود وبه رغم اهميت اين پروژه ظاهراًعمليات اجرايي آن به نحوي به پيش مي رود كه از هماكنون مي توان آن را به جمع هزاران طرح عمراني نيمه تمام ديگري كه در كشوروجود دارد افزود.دردنياي امروز مديريت منابع مالي و انساني وبهره گيري ازآنها به نحوي كه با حداقل هزينه،حداكثربهره وري را داشته باشند امري مهم واساسي است.گاهي اوقات تسزيع در اجراي يك پروژه آن قدر اهميت دارد كه شايد اثرات آن حتي ازخود طرح نيزمهمتر باشد.اما در كشور ما تقريباًدر اجراي هر پروژه با هزاران مشكل ريزودرشت روبرو هستيمودر ابتدا بايد لزوم اجرا پروژه را به مسؤلان امرقبولاند وآنا را قانع به اجراي يك پروژه در منطقه كرد كه در نتيجه زمانوتوان زيادي را ازمسؤلان اعم ازنماينده، فرماندار،شوراوبسياري نهادهاي ديگر مي گيرد.تازه در آن هنگام بايد مديران اجرايي را قانع كرد كه به دور ازاعمال سليقه و عدم لحاظ كردن منافع شخصي وگروهي ومنطقه اي با نظرات كارشناسي،عمليات اجرايي را آغازكنند. تازه در اينجاست كه فرايندي طولاني و خسته كننده آغازمي شود وآن قانع كردن مديران به تخصيص به موقع بودجه طرح  مي باشد به خصوص  اگر اين مديران به هردليلي با اين پروژه موافق نباشند كه در آن صورت بايد گفت اين امر به مصيبتي عظيم و دردي جانكاه براي مسوليني تبديل مي شود كه ازيكسوبا اين مديران درگيرند وازسويي بايد پاسخگوي انتظارات مردم باشند.آن وقت پس ازچند سال تأخير وطي شدن روندي طولاني و فرسايشي پس ازبه هدررفتن سرمايه هاي مادي و انساني بسيار وخدشه دار شدن اعتماد عمومي وتحميل هزينه هاي گزاف غير ضروري كه اين پروژه ها به بهره برداري مي رسد،به دليل همين تأخير وندانم كاريها بي اثرگشته وبه باري بر دوشدولت وملت تبديل مي گردند. بازدر اينجاست كه همان افرادي كه اين نابسامانيها نتيجه سوءتدبير آنان مي باشند،مدعي شده ومي فرمايند:»ديديد كهما ازاول گفتيم اين طرح كارايي ندارد!«متأسفانه به نظر مي رسد كه پروژه نيروگاه قاين نيز دقيقاًدرحال طي كردن همين روند است با اين تفاوت عده اي ازهمين آغاز مدعي ناكارآمدي وبي اثر بودن آن هستند كه البته اگر در مكان وبه نحو مورد نظر آنان اجرا مي شد،اينگونه نبود!گويي نفوذ و البتهخ قدرت اجرايي و درك ودانش آنان به قدري بالاست كه مي توانند به رغم تأييد بالاترين مقامات وتأييد كارشناسان به راحتي روند اجراي پروژه اي را متوقف ومختل سازند،و بدين ترتيب عمران وتوسعه منطقه اي را به بازي گيرند.اميد كه با ديد وسيعترو بينش ژرفتري به مسائل بنگريم و مسائل اساسي را فداي منافع بي ارزش شخصي وگروهي نكنيم (با تشكر ازآقاي محمد رضا خير آبادي كه در تهيه اين مقاله ياريگر ما بودند)