مطبوعات چشم بیدار جامعه
زماني كه بحث از كار فرهنگي و لزوم آن به ميان مي آيد، همه ما از لزوم توجه و حمايت از آن سخن مي گوييم. وقتي سخن از كار مطبوعاتي و روزنامه نگاري است نيز همه بلااستثنا از اين كار و لزوم حمايت از آن داد سخن سر مي دهيم. اما در عرصه عمل دريغ از يك قدم جدي يا اقدام تأثيرگذار. در ابتدا مطبوعات را بي پناه و بي ياور در مقابل انبوه مشكلات ريز و درشت اقتصادي رها مي كنيم. حال اگر اين مطبوعات محلي باشند آن هم در مناطق و شهرهايي كه فاقد نشريات محلي بوده اند، مشكلات اجتماعي و سياسي را به آن اضافه كنيد. لازم است فقط فردي ذي نفوذ يا گروهي قدرتمند از نشريه ناراضي شوند آنوقت كه مصيبتي عظيم از طريق جوسازي، تهمت، شايعه پراكني در مواردي ارعاب و تهديد بر عليه نشريه به راه مي افتد و همت عظيم و هزينه اي گزاف صرف به زمين زدن اين نهال نوپا مي گردد. در اين راه تمام حرمتها و مرزها و خط قرمزهاي انساني، اخلاقي و ديني ناديده انگاشته مي شود و مجاز به هر كاري هستيم:«چون هدف وسيله را توجيه مي كند». بالا بردن هزينه اجتماعي و اقتصادي كار مطبوعاتي سبب مي گردد تا نشريه مزبور تعطيل شود و يا سر به را راه و آرام گردد و خطرش رفع گردد!!!
بي شك برخورد با نشريات حتي بدون توسل به شيوه هاي غير قانوني از طريق توسل به شيوه هاي به ظاهر قانوني، براي هر كسي بسيار ساده است و اصولاً زحمتي دربر ندارد و با كمترين هزينه قابل اجراست. كافي است اندكي نشريه از نظر اقتصادي تحت فشار قرار گيرد يا عوامل اجرايي زير بار فشارهاي سنگين روحي ناشي از انواع و اقسام اقدامات ناجوانمردانه قرار گيرند اين را اضافه كنيد به فشارها و خستگي هاي جسمي، كه جمع همه آنها كوه را آب مي كند، انسان كه جاي خود دارد. اما براستي در اين ميان چه كسي متضرر مي گردد. در بدترين حالت زمانيكه يك نشريه تعطيل گردد يا از محتواي تهي گردد گردانندگان آن مي توانند به مانند بسياري ديگر عافيت گزيده و راحت طلبي را پيشه كنند و يا نشريه را به يك بنگاه سودآور اقتصادي تبديل كنند كه با فراموش كردن وظيفه خطير خود به وسيله و ابزار كاسبي در سخيف ترين سطح آن تبديل گردد. اما جامعه و افراد از آينه اي كه مي توانست با نشان دادن زشتي ها و نواقص زمينه اصلاح آنها را فراهم آورده و با شناسايي زخم ها و دردهاي كوچك از تبديل آنان به زخم هايي چركين و غده هاي سرطاني جلوگيري كند، محروم مي گردد.آنگاه روزي فرامي رسد كه بايد با سنگين ترين هزينه ها به رفع نواقصي بپردازيم كه خود خالق آنها بوده ايم.
مطبوعات چشم بيدار جامعه و به مشابه طبيبان هستند كه ممكن است دارويشان تلخ باشد اما از شهد صدها تن ديگر كه دوستي شان، دوستي خاله خرسه است، اثرات كارشان شيرين تر است.
پس نگذاريم اين چشم بيدار جامعه به خواب رود، چشم بر حقايق ببندد يا خداي ناكرده آن را كور سازيم.
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم تیر ۱۳۸۵ ساعت 7:51 توسط تحريريه طلوع
|