يكي از توصيه هاي شريعتي به روشنفكران «كار» به معنا و مفهوم عام آن است. تا بدين طريق نخبگان و روشنفكران دچار گسست و جدايي از جامعه و مردم نگردد. اين كار سبب مي شود تا روشنفكران جامعه با مشكلات، دردها و آلام مردم آشنا شوند و در نتيجه بتواند با شناخت مشكلات واقعي راه حل هايي اساسي و كارآمد براي حل آنها ارائه دهد بر خلاف كساني كه معتقد به نوعي گوشه گيري و انزوا بوده و در نتيجه براي مشكلات جامعه راه حلهاي فضايي ارائه داده و دست در جيب مي خواهند بر روي سر خود راه بروند! همواره با اين مشكل روبرو بوده ايم كه عده اي كار فكري- اجتماعي را به معني جداشدن از جامعه، به خلوت رفتن و رها كردن همه امور است. از اين رو است كه ما همواره شاهديم يكي از علل ضعف جريان روشنفكري در ايران همين است. شريعتي با درك اين معضل اساسي ترين راه حل را در «كار» مي داند زيرا تنها امري است كه مي تواند فرد را از نزديك با جامعه آشنا كند و ميان او و جامعه الفت و نزديكي ايجاد كند و سخنان و اعمال او مورد پذيرش جامعه قرار خواهد گرفت زيرا جامعه وي را از جنس خويش و همراه و همگام با خود خواهد دانست و اگر اين افراد در زندگي خويش موفق باشند به راحتي مي توانند به الگو و سرمشق براي همه تبديل شده و اعمال و كردار آنان از سوي ساير افراد جامعه به نوعي ديگر تكرار شود.