نیایش
مهم حال دروني نه آنچه ديگران مي بينند.
وميبينم خيلي ها به نجوا نشسته اند.هركس در گوشه اي زانو بغل كرده است و آرام اشك مي ريزد.اشك زبان ناگفتن هاست.اشك زبان بين المللي اهل درد است.مي بينم خيلي آرام آرام اشك مي ريزند.خيلي حرف ناگفتني دارند.خيلي دلشان يك حالي مي شود كه نمي توانند بگويند.خيلي ها آن بوي سبز وگرم را حس كرده اند،خيلي آن حضور خاص وعجيب را لمس كرده اند.
چيزهايي توي دلم هست كه به زبان نمي آيد.برايش واژه هم نساخته اند.خودمان همدرست معني اش را نمي فهميم.چيزهايي ازجنس دوست داشتن.خوبي ديگران را خواستن.غربت تنهايي و دلشكستگي.چشم انتظار كسي كه حرف دل را بفهمد و زبان دل را بلد باشد.چيزهايي كهنه از جنس حرف وكلامند و نه ازجنس
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۸۵ ساعت 7:37 توسط تحريريه طلوع
|