داستان پروژه هاي نيمه تمام در كشور ما داستان عجيبي است،با وجود انبوه طرحهاي نيمه تمام عمراني باز هم عطش كلنگ زني پروژه هاي جديد در ميان مردم وبرخي ازمسؤلين وجود دارد.هر مسؤلي كه در مصدر كاري قرار مي گيرد به سرعت به فكر كلنگ زني چند پروژه است.و مردم نيز ازهر مسؤلي چنين توقعي را دارند.نتيجه آنكه به گفته توكلي نماينده تهران در حال حاضر9 ميليون و600 هزار پروژه نيمه كار در سطح كشور داريم.)شرق- 28 تير85-شماره812(

كه بنا به گفته وي»اكثر طرحهايي كه در طول سالهاي گذشته شروع شد هيچكدام توجيه فرهنگي،فني،اقتصادي، اجتماعي،زيست محيطي ندارند...«در قاينات نيز شاهد بسياري ازپروژ هاي نيمه تمام عمراني كوچك و بزرگ نيمه تمام هستيم،كه در سالهاي گذشته وعده اجراي آنها داده شده اما امروز به هر دليل)عدم توجيه فني،كمبود اعتبارو...(نيمه كاره رها شده است يا عمليات اجرايي آنها به كندي پيش مي رود.وقتي سطح توقع خود را بالا برده،خود را بي دليل با با شهرها و استانهاي ديگر مقايسه مي كنيم،توسعه را در امور ظاهري و ساخت و سازهاي بي پايه و اساس مي بينيم،زماني كه عده اي از مديران براي حفظ صندلي مديريت خويش هر وعده اي را مي دهند،مردم بي دليل به مسؤلان براي اجراي بعضي ازبا اين توجيه كه فلان شهر نيز آن را دارد فشار مي آورندو زماني همكه برخي مسؤلان به دلايل كارشناسي ومنطقي ازاين كار امتناع مي ورزند آنان را آماج حملات وتوهينها قرار مي دهند،زماني كه در تخصيص اعتبارات اولويت را به طرحهاي كوچك اما پرزرق و برق تبليغاتي مي دهيم تا به ديگر براي پيشرفت نداشته،فخرفروشي كنيم و وقتي كه عرصه را براي نيروهاي متخصص و دلسوز تنگ كرده تا به منافع كوتاه مدت خويش برسيم،بايد انتظار چنين وضعيتي را داشت.وقتي كه كه با صرف هزينه هاي گزاف در اجراي برنامه هاي خويش ناموفق هستيم به دنبال مقصر از اينجا و آنجا مي گرديم غافل از اينكه»خود كرده را تدبير نيست.«