اموزش قوانین
وظايف مثلث خانواده، پليس و جامعه در قبال موتورسيكلت سواران متخلف و مزاحم
وضعيت ترافيكي كنوني كشور به اذعان مردم و مسئولين داراي معضلات متعددي است كه بطور حتم با پشتكار و همدلي مسئولين امر و صبر و حوصله و همكاري شهروندان به مرور زمان به سرانجام خواهد رسيد ولي عمده ترين معضل كنوني در جوامع مختلف از كلان شهرهاي چند ميليوني تا در روستاهاي چند خانواري، اندك موتورسيكلت سواران مختلفي هستند كه به موتورسيكلت نه به عنوان وسيله نقليه اي داراي مقررات خاص در امور روزانه بلكه وسيله اي سرگرم كننده براي پركردن اوقات فراغت نگاه مي كنند كه غرور و جهالت دوره جواني آنها همراه عواملي چون عدم آشنايي به مقررات راهنمايي رانندگي، ساخت و عرضه بيش از حد كارخانجات مختلف موتورسيكلت سازي، قيمت ارزان و قسطي آن و از همه مهمتر احساسي برخورد كردن خانواده ها با خواسته هاي نامعقول فرزندان خود درباره خريد موتورسيكلت و عدم كنترل و نظارت بعدي باعث گرديده كه تعدادي از آنها در جواني در حال سربرآوردن از شكوفه هاي زندگي در حوادث مختلف رانندگي پَرپَر شده و داغي جبران ناپذير بر دل پدر و مادر خود بگذارند و يا در اثر جراحات عمري را با بدن معيوب و روحي پژمرده بسر برند.
و يا شاهد تخلفات گوناگوني از آنها در معابر شهري مانند عبور از چراغ قرمز، حركت در پياده رو، عدم استفاده از كلاه ايمني، سرعت و سبقت غير مجاز، حركت در خلاف جهت، تك چرخ زدن، استفاده از بوق هاي ناهنجار و.... باشيم كه نقطه ترافيكي شهرها را بهم ريخته و محيطي ناامن و مخاطره انگيز براي خود و ساير شهروندان بويژه قشر كودك و دانش آموز بوجود آورده اند. و يا مراكز انتظامي مانند 110، كلانتري ها، راهنمايي رانندگي روزانه بايد جوابگوي دهها تلفن شهروندان در خصوص مزاحمت هاي ايجاد شده توسط موتورسيكلت سواران باشند.
در رابطه با مراتب فوق مثلث جامعه اعم از مردم اعم از مردم و مسئولين، پليس و خانواده هركدام وظايف و مسئوليت هايي بر عهده دارند كه چنانچه به نحو احسن به آنها عمل نمايند بدون شك درصد قابل توجهي از تصادفات، تخلفات و مزاحمتهاي راكبان موتورسيكلت كاهش خواهد يافت. بر مسئولين جامعه است كه نسبت به امر آموزش مقررات راهنمايي و رانندگي كه مهمترين ركن ترافيك است و همچنين ساير قوانين به نسل پايه اهتمام ورزند و اين امر ميسر نمي گردد مگر اينكه در مدارس و در برنامه تحصيلي دانش آموزان به عنوان يك درس به صورت تئوري و عملي نهادينه گردد. مثمر ثمر خواهد بود اگر در كنار ساير دروس در هفته اي يك الي دو ساعت درسي به نام آموزش مقررات يا ترافيك براي محصلين تدريس گردد تا از همان اوان زندگي با كلمه قانون و مقررات مأنوس گردند و به كردار و رفتار ترافيكي پياده يا سواره(دوچرخه، موتورسيكلت، ساير خودروها) آشنايي پيدا كنند و چه عيبي دارد اگر مسئولين امر در شهرهايي چون بيرجند و قاين نسبت به واگذاري زمين و ساخت پيست موتورسواري اقدام تا تحت شرايط و ضوابط خاص اداره گردد تا قشر جوان با مراجعه به آن مكان شور و انرژي جواني خود را مصرف كنند تا معابر و خيابان هاي شهري را ديگر با پيست موتورسواري اشتباه نگيرند و اما مردم بدانند كه بدون حمايت و پشتوانه آنها هيچ امر در جامعه ميسر نمي گردد حتي برخورد با متخلف و سركوب جرم و جنايت و ايجاد امنيت در جامعه پس بر مردم است كه ضمن حمايت از طرح هاي قانوني پليس در رابطه با موتور سيكلت سواران متخلف و ساير جرائم از ازدحام و شلوغي در محل اجراي طرح خودداراي و از همه مهمتر از وساطت، فراري دادن و كمك و اطلاع به متخلفين خودداري كرده، در صورت آزادي عمل بيشتر ضرر از ناحيه متخلفين متوجه مردم و خانواده آنها خواهد بود.
و بر پليس است كه در كنار وظيفه فردي خود كه همانا برخورد قاطع در چهارچوب مقررات و ظوابط با متخلفين و مجرمين از هر قشر و طايفه اي مي باشد به امر آموزش، ارشاد و امور فرهنگي نيز به موازات اختيارات قانوني خود توجه ورزد كه بطور حتم افزايش آگاهي و اطلاع اقشار جامعه از قوانين و مقررات به تناسب كاهش ناهنجاري هاي اجتماعي را در پي خواهد داشت چراكه به تجربه ثابت گرديده ريشه اكثر ناهنجاري هاي اجتماعي از عدم اطلاع و آشنايي به مقررات صورت مي پذيرد.