منظور از اصلاحات اجتماعي ، انطباق هرچه بيشتر با واقعيات و ادامه حركت به سوي آرمانها (مديريت راهبردي) ، ملاحظه توانمنديها(قوتها) و ظرفيت هاي جديد (فرصتها)، تصحيح دريافت ها (ضعفها) و پيشگيري و برون رفت از بحرانها (تهديدها) در كوران تحولات اجتماعي است. در اينجا مخاطب من مديريت كشور بطور كلي ولي با نگاه و بينشي اصلاح طلبانه است. در اين نگرش، اصلاحات استحكام دهنده اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي و در امتداد آنها به سمت توسعه و پيشرفت جامعه است. غرض از توسعه، توسعه پايدار، همه جانبه و متوازن است كه فرآيند و جرياني است براي بهبود مستمر رشد و تعالي و بهره وري جامعه، به گونه اي كه همواره امكان هم زيستي آن با

محيط در حال دگرگوني (جهان امروز) و خواست هاي نوين مردم حفظ و تامين شود. هرچند جوهر توسعه و ابعاد آن غيرقابل تفكيك است ولي برخي جنبه هاي آن بطور ذاتي تقدم و اولويت دارد. همانگونه كه استقرار جامعه مدني مبتني بر مباني معنوي و حقوق برابر انسان ها در همه كشورها و دسترسي به يك دموكراسي بين المللي يك ضرورت همگاني است، ايجاد و تقويت يك نظام برنامه ريزي شده و درونزاي علمي وتكنولوژيك نيز يك نياز حياتي است. سهم و نقش اساسي دانش، پژوهش و فناوري در ساخت اقتصادي ، اجتماعي و سياسي كشورها ايجاب مي كند كه به اين بخش ها به صورتي سرمايه اي نگريسته شود و حضور دانشمندان و محققان و كارشناسان در تصميم سازي ها و تصميم گيري هاي كشور برجسته شود. در جهان و جوامع توسعه يافته،

دانشمندان و فرهيختگان مي انديشند و سياستمداران و دولتمردان در پرتو آن انديشه ها اقدام مي كنند. امروز در اولين دهه هزاره سوم، دانش، فناوري و فرهنگ به مهم ترين عناصر قدرت تبديل شده و هر فرد

و جامعه به ميزان مشاركت در توليد، توزيع و برخورداري از آن، سهمي را به خود اختصاص مي دهد

 

در دو پست قبلي، با رويكردي اصلاح طلبانه و با روش برنامه ريزي راهبرد ي (strategic planning ) ، زمينه هاي بحران

هاي موجود كشور را در متن و در بحث و تبادل نظر با شما بررسي كرديم. در ادامه بحث، امروز در يك ستون:

قوت ها و فرصت ها و در ستون دوم: ضعف ها و تهديدهاي درون سيستم (نظام)

و محيط پيرامون (ملي و جهاني) را مرور مي كنيم و در ستون سوم: راهبردهاي پيشگيري از بحران و برون رفت از آن را مورد بحث قرار مي دهيم.

ا- قوت ها و فرصت ها .

1. فرهنگ و تمدن كهن و غني ايراني و اسلامي2. جمعيت جوان، توانمند و خلاق3 . منابع عظيم طبيعي و زيرزميني

4. موقعيت ژئواستراتژيك ايران5 .پيشتازي جنبش آزادي خواهي و عدالت جويي، استقلال طلبي و اصلاح گرايي در آسيا6. تنوع فرهنگي، قوميتي و مذهبي در كشور7. توجه به هويت ملي و برنامه ايران براي ايرانيان

8. موقعيت ويژه و تاثيرگذار ايران در منطقه و جهان9. برداشتن گام هاي مقدماتي ايجاد زيرساختهاي فرهنگي، سياسي- اجتماعي، صنعتي و اقتصادي 10. توسعه منابع انساني و زيرساختهاي آموزشي و پژوهشي، كميت و كيفيت بالاي دانش آموختگان، مديران و نخبگان در داخل و خارج كشور 11. ارتقاي سطح آموزش، ارتباطات و مشاركت و تحرك اجتماعي زنان12. ارائه تفسير مترقيانه از دين و عرضه اسلام مردم گرا13. زمينه هاي اجتماعي اصلاحات و مقبوليت و فراگيري گرايش اصلاح طلبي