خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان            تا سيه روی شود هر كه در او غش باشد

نقدها را بود آيا كه عياري گيرند                     تا همه صومعه داران پي كاري گيرند

حضرات به ادعاي خودتان اصلاح طلب خراسان جنوبي!!در ابتدا لازم مي دانم كه دو مطلب را همين ابتدا يادآور شوم اول اينكه انشاءا... اين آخرين جوابيه من بر سفسطه هاي شما آقايان خواهد بود چون بيش از اين فرصتي ندارم كه آن را صرف اين بازيهاي مسخره با شما آقايان اصلاح طلب قلابي سازم اگر شما در اين دوران اخراج از حاكميت وقت بيكاري خيلي داريد متأسفانه ما چون نتوانستيم در 8 سال اصلاحات مانند بعضي اصلاح طلبان قلابي بار خود را ببنديم امروز گرفتاري بسيار داريم، ووقت سر وكله زدن با شما را به هيچ وجه نداريم.دوم اينكه همانگونه كه در مطلب قبلي متذكر شدم چون براي شما اصلاحات وسيله است نه هدف واصولاً ساير مفاهيم براي شما همين كاركرد را دارد از اين رو ادامه اين بحث را فقط مايه به هدر دادن انرژي ووقت گرانبهاي خويش و اسباب مضحكه وخنده خلق شدن مي دانم. از اين رو به هر دومطلب مندرج در وبلاگ كه مربوط به آقايان «اردشير بيرجندي» نامي ووبلاگ معظمتان است پاسخ مي دهم.در ضمن خدمت حضراتي كه خود را اصلاح طلب خراسان جنوبي!!  مي خوانيد،عرض مي كنم كه بنده فقط مواردي را كه مربوط به خودم مي باشد پاسخ داده و مواردي را كه مربوط به مردم قاينات و نماینده آنان است را در نشريه« طلوع قاينات» جهت اطلاع همگان درج خواهد شد.در ضمن خدمت شما به ادعاي خودتان اصلاح طلبان خراسان جنوبي!! عرض مي كنم از آنجا كه جرأت ايستادن بر سر حرفهاي خويش را داشته و مانند بعضي بي مايگان ترسو خود را پشت مواردي چون اصلاحات مخفي نمي كنم؛ اعلام مي كنم مواضع اعلام شده سواي وابستگي سازماني بنده است وبنده سعي ندارم تا با مخفي شدن پشت اين حزب و آن سازمان خويشتن را از گناه نكرده تبرئه و از آبرووحيثيت آن در دعوا بهره گيرم، ومخالفان خود را سركوب كنم.

1-    من با واژه هايي چون برادر،همسنگر،دوست وهمفكر هيچ مشكلي ندارم اما اينكه اززبان چون شمايي اينگونه خطاب شدن كمي برايمان دشوار وغير قابل هضم است چون به واقع نقاط اشتراك ما وشما برايمان نامشخص است.من براي سادگي خودم متأسفم كه 8 سال گمان مي بردم با چونان  شمايي مي توان مملكت را اصلاح كرد. البته ازاينكه به دور ازتعارفات و خالي بندي مكنونات قلبي خويش را در مورد بنده ومردم قاين بيان كرده ايد، ازشما كمال سپاس را دارم.

2-    خوشحالم لااقل معلم شهيد شريعتي آدم خوبي شد،لااقل به دليل آشنايي با چند استاد بيرجندي.اما به واقع نمي دانم  آيا اگر به فرض اينگونه نبود آيا بازهم از نظر شما اصلاح طلبان خراسان جنوبي!! كه ظاهراًً شرافت و بزرگي برايتان با حوزه جغرافيايي رابطه مستقيم دارد،شريعتي آدم خوبي بود.

3-    بنده ازبه كار بردن لفظ اصلاح طلبان خراسان جنوبي!! منظورم شما حضرات والا در وبلاگ بيرجند نيوز و ساير همكاران وهمراهان حزبي تان بوده است نه كل اصلاح طلبان خراسان جنوبي كه اينگونه در مقام وكيل مدافع در مقام دفاع ازهمة آنان بر آمده ايد.بيچاره اصلاح طلباني كه شما حامي آنان باشيد. چقدر اصلاحات بدبخت شده باشد كه شما خواسته باشيد به دادش برسيد.( البته هنوز آنقدر بدبخت نشده است.)

4-    اينكه كساني چون احمدي نژاد ويا فاطمه رجبي از عدالت يا ساير مفاهيمي مقدس مانند اين دفاع كنند دليل بر باطل بودن وتبري جستن ازآنها نيست.ظاهراً اينها بد هستند چون براي بعضي آقايان اصلاح طلب قلابي نان ندارد ونمي توانند به كمك آنها اصلاحات واقعي را تخطئه وملت را سركيسه كنند.

5-    ما هم خوشحال شديم كه شما كل افتخارات را به تكرار اسم بيرجند در اخبار هواشناسي،نقشه وكتابهاي جغرافيايي ومواردي سخيف مانند اين محدود كرده ايد.و ادبياتي را به كار برده ايد كه ما را به ادعا ي خودتان بابت به كاربردن آن سرزنش كرده ايد.ظاهراً براي شما همه چيز مباح است.

6-    معني دورويي را از زبان شما شنيدن آخ كه چه لطفي دارد ومي تواند به عنوان جك سال معرفي گردد.آدم ناخود آگاه به ياد ضرب المثل قايني«چلوصافي به آفتابه مي گويد چقدر سوراخهايت زياد است» مي افتد.

7-     در قسمتي از جوابيه بيرجند نيوز آمده است:«دلال بازي در سياست و آلت دست سياسيون شدن اتفاق ناگوار و خطر بزرگي است كه تمام فعالان جوان اين راه پرفراز و نشيب را تهديد مي كند.» همچنين آمده است. مطالعه اين مطالب تنها باعث تاسف و ترحم ما بر جنابعالي و امثال شمايي گشت كه نام اصلاح طلب بر خويش نهاده ايد.» شما اولاً خودتان آلت دست نشويد و بازي نخوريد لااقل بنده آنقدر بدبخت نيستم كه به نصيحت چونان شمايي محتاج باشم. براي خودتان متأسف باشيد كه هرر وز با

شعبده اي سعي در فرار به جلو وگرم كردن سر ملت با عنوان اصلاحات را داريد،ما هم متأ سف مي شويم وقتي كه مي بينم اصلاحات  دايگاني مهربانتر از مادري چون شما دارد.يا ديگ اصلاحات آنقدر سوراخ مي شود كه هر موشي به داخل آن راه دارد. ما بر خلاف آناني كه 8 سال اصلاحات با انواع و اقسام كارها دست زدند و پس از آنكه درست وحسابي خود را فربه كردند و البته اصلاحات را به اين حال وروز انداختند و باز در كمال وقاحت و بي شرمي با گردني افراشته در باب شكست اصلاحات براي همه سفسطه بافي مي نمايند، ازعملكرد خود پشيمان نيستيم در 8 سال گذشته به دنبال پست ومقام نبوديم كه حالا در ماتم پستهاي از دست رفته اشك وناله كنيم.يا منتقد دولت جديد شويم فقط براي اينكه ما از فلان پست برداشته اند. امروز رداي اصلاحات براي آناني تنگ است كه در طول اين سالها آنچنان چاق شده اند كه حال اين لباس به تن مباركشان زار مي زند. در ضمن حرفهاي شماست كه فقط اندازه هيكل مباركتان است نه دهانتان.فراموش نكرده ايم چه كساني بودند كه پس ار انتخابات مجلس چهارم كركره فعاليت سياسي را پايين كشيده به استراحت رفتند در انتخابات مجلس پنجم شركت فعال نداشتند ولي در فرداي دوم خرداد به يكباره صاحب همه چيز شدند.حضراتي كه به قول يكي ازدوستان بايد آنان را چهارم خردادي خواند.اصلاحات نه به دليل بهگفته شما«برخي تندروي ها و ندانم كاري هاي جوانان نپخته اي مانند شما باعث بر باد رفتن جنبش اصلاح طلبي ملت آزاده ايران و وضع موجود شد. شمايي كه عطش قدرت چنان حريصتان كرده بود كه حاضر نبوديد يكي شويم تا كانديداي مقبول عموم، كل جبهه اصلاحات را پيروز سازد!» كه به دليل كوتاه آمدن ولاس زدنهاي بعضي اصلاح طلبان قلابي و اسمي همانهايي كه در حساس ترين بزنگاهها مانند انتخابات مجلس هفتم در آخرين دقيقه وقتهاي اضافي به خودمان گل زدند و ما را به اين حال وروز كشاندند.در مورد عدم قبول كانديداي به گفته شما مقبول عموم جبهه اصلاحات بايد عرض كنم دربارة بقيه احزاب و گروهها نمي دانم ولي در مورد خودبايد بگويم بر چه اساس كانديداي  شما مقبول عموم بود نمي دانم. به كانديدايي رأي دادم كه براي چند برگه رأي اضافي حاضر نشد هر دروغي را تحويل ملت دهد و وعده هاي رنگيني بدهد كه خود بهتر از هر شخص ديگري به دروغ بودنشان ايمان داشت.درضمن ما براساس پنجاه هزار تومانی کاندید انتخاب      

نمی کردیم که کاندیدای انتخابی شما برای ما هم اصلح باشد

مطمئنم زماني كه بنده به قول شما آقايان لواشك در بوفه مدرسه مي خوردم، حضرات هم لااقل چلوكباب هاي سلطاني را به رگ مي زديدوبه ريش ما ساده دلاني كه به اميد و با طناب پوسيده چونان شمايي قصد اصلاحات داشته به فعاليت براي اصلاحات

مي پرداختيم، مي خنديد والبته بر سر مهره هايي چون ما براي به دست آوردن چند پست نان وآب دار حسابي در حال چانه زدن بوديد. بدانيد آن سبو بشكست و آن پيمانه بريخت.ديگر حناي به اصطلاح اصلاح طلبي شما حضرات براي ما رنگي ندارد، برويد و اين دام بر مرغی دگر نهيد.

8-    ظاهراً هنوز در توهم به سر مي بريد وخود را معادل همه مردم بيرجند مي دانيد هيچگاه نگفتم مردم بيرجند مركز استاني را براي دستيابي به قدرت مي دانند، بلكه  گفتم شما اصلاح طلبان خراسان جنوبي!!حال نمي دانم شما آيا معادل همه مردم بيرجند هستيد؟لطفاً اينقدر پشت مردم بيرجند،مردم محروم واصلاحات خود را مخفي نكنيد، اگر اينگونه است فرق شما با آناني كه هرروز با سوءاستفاده ازاحساسات مردم قصد تحريك آنان بر ضد اصلاح طلبان را دارند،چيست؟ لطفا اين را نه براي من براي همه شرح دهيد تا تكليف همه مشخص شود.

9-    افاضه كلام فرموده ايد:« ما به نمايندگي از همه مردم شريف بيرجند -چپ و راست- مسئوليت پاسخگويي به گستاخي هاي شما را بر عهده گرفتيم و مطمئن هستيم كه حرف ما حرف دل اكثريت قريب به اتفاق ايشان بوده است. از ياد نبريد كه حقوق منطقه اي مسئله اي است كه اجماع عمومي دارد و چپ و راست نمي شناسد.» بسيار جالب است اينكه شما از منافع منطقه اي فارغ از مسائل جناحي دفاع كنيد حلال است اما براي ما به منزلة اين است كه بازيچه دست قرباني،رام شده قرباني، خائن به اصلاحات شده ايم ظاهراً مرگ خوب است اما فقط براي همسايه.وقتي هم كه

 مي گوييم اصلاحات براي شما وسيله است زود عصباني مي شويد.

10-     آقاياني كه خود را اصلاح طلبان خراسان جنوبي!!ناميده ايد شما به جاي دلسوزي و تأسف خوردن براي آقاي «نبوي» دلتان براي خودتان بسوزد كه مجبوريد براي نجات خويش ازشرايط اسف باري كه در آن گرفتاريد به اين چنين موارد سخيفي دامن زده بلكه بتوانيد با اين تخته پاره هاي بي خاصيت خود را ازغرق شدن نجات دهيد. اما زهي خيال باطل.دوره تان به سر آمده وناقوس مرگ تان به صدا در آمده است .البته شما همين فرصت اندكي را هم براي عقده گشايي عليه آقاي نبوي ازدست نداديد.

11-      در مورد پايگاه اجتماعي بايد بگويم  در انتخابات مجلس ششم به دليل رد صلاحيت مرحوم نقوي كانديداي اصلي اصلاح طلبان در قاين كه دليل آن نيز هيچگاه اعلام نشد عملاً فاقد رقيبي جدي در برابر آقاي قرباني بوديم. بقيه كانديداها نيز ازروز اول مشخص بود در برابر قرباني بازنده اي بيش نيستند.  در مورد آقاي نقوي جناب آقاي حائري نماينده سابق بيرجند اطلاعات مبسوطي دارند مي توانيد از ايشان بپرسيد.در انتخابات مجلس هفتم كه با تأييد صلاحيت كانديداهاي ارجمندتان حضوري پرشور وحماسي داشتيد ما به دليل نبود كانديداي مورد نظرمان در عرصه انتخابات امكان حضور در انتخابات نداشتيم.تا به مانند شما در رقابتي شكوهمند به شرف شكست نائل شويم، و پوزه مان به خاك ماليده شود. ما مانند بعضي ها شعارمان شركت در انتخابات به هر قيمت ممكن نيست.  البته گويا در شكست آقاي آيتي نيز طلوع قاينات كه هنوز در آن زمان اصلاً چاپ هم نمي شده مقصر بوده است اينگونه كه شما جلو مي رويد فردا شكست كل جنبش اصلاحات هم به گردن طلوع است لطفاً كمي آهسته تر به كجا اين چنين شتابان؟

12-       شما براي غير كارشناسي نشان دادن  احداث كارخانه فولاد قاين دست به دامن آقاي نيرومند شده ايد، كه نشان مي دهد در باب مخالفت با اين امر حاضريد به هر امري توسل جوييد وجالب اينكه ما را به سرسپردگي قرباني  متهم مي سازيد. چگونه به ما اجازه نمي دهيد كه براي دفاع از احداث كارخانه در قاين به كسي چون آقاي قرباني متوسل شويم كه حداقل دلمان خوش است كه لااقل نماينده شهرخودمان است. براي شما حمايت از نيرومند جايز بر ما حمايت از قرباني كه هر چه باشد ازنيرومند لااقل در مجموعه جناح راست قويتر است حرام است؟ لطفاً فلسفة همين را براي ما شرح دهي كه.ما بسيار خوشحال خواهيم شد.

13-      ما در نشريه به دنبال عقده گشايي وبه راه انداختن جنگهاي بي حاصل نبوده ايم كه بخواهيم به هر اقدامي دست بزنيم اصولاً بدبختي همه روزنامه نگاران اين بوده است كه مشتي سياسي عقده اي از توان و صداقت روزنامه نگاران در راه اهداف شيطاني خويش بهره برداري مي كنند. ما خود را موظف نمي دانيم حرفهايي را بزنيم كه فردا براي خلاصي و تبرئه خود مجبور به امضاي انواع تعهد نامه ها و توبه نامه هاو يا شركت در شوهاي تلويزيوني شويم. مجبور به روزنامه نگاري نبوديد اسلحه كه پس گردن مباركتان نبود كه الا و بلا بايد روزنامه نگار شويد.( گر دل شير نداري    سفر عشق مرو) روزنامه نگاري باعقده گشايي و اموري مانند اين تفاوت دارد اميدوارم تفاوت اين را بفهميد. در مطلب قبلی فرموده ايد  تا ديروز مخالف سينه چاك تقسيم بوديد و امروز می گویید فقط نقش راوي اخبار را- به ادعاي اردشير بيرجندي -داشتيم. تكليف ما بالاخره اين وسط طبق فرمايش شما چيست؟ ما چه كاره بوده ايم؟ خوشحال خواهيم شد نمونه هايي از آنچه به گفته شما افشاگريهاي نوانديش را ما هم ببينيم.تا با معني افشاگري آشنا شويم. هر بي سوادي مي داند كه بايد به قانون مطبوعات احترام گذاشت اگر چه ظالمانه باشد. ما خود را فروخته ايم و رام ومريد قرباني هستيم!!فقط همين مانده بود كه شما به ما اين جملات را بگوييد.( آنکه به ما... بود/ کلاغ.... دریده بود) پس به همين دليل در جريان انتخابات رياست جمهوري در ستاد دكتر معين فعال بوديم، ويژه نامه دكتر معين را چاپ كرديم تا جايي كه منجر به تعطيلي دوماهه نشريه شد. البته براي شما كروبيان اين امر يعني هواداري معين جزء سيئات خواهد بود. كه البته براي ما هم هيچ اهميتي نخواهد داشت.

14-     تطهير قرباني وساير خزعبلات وچرت وپرتهايي كه آقاي بيرجندي فرمودند آنقدر بي پايه و اساس است كه من حتي زحمت خواندن و پاسخدادن به  آن را به خود نمي دهم زيرا خودتان بهتر بدانيد اينها چقدر بي پايه و اساس است، طوريكه به هر خري بگوييد آپانديست مي گيرد. برويد اينها را به كسي بگوييد كه شما حضرات را نشناسد.

15-  حرف حق به قول ظريفي مانند ته خيار تلخ است شايد براي شما منجنيق آتشين باشد اما بدانيد در هر صورت بايد آن را بپذيريد، بي خوداينقدر ضجه نزنيد.

16-  از اينكه گفته ايد قصد سر بريدن مردم قاين را نداريد خوشحال شدم چون ظاهراً حق حيات قاينينها را به رسميت مي شناسيد.شايد كه در آينده اي از ميان شما حضرات به ادعاي خودتان اصلاح طلبان جنوبي!! ابراهام لينكني نيزپيدا شود و برلغو برده داري نيزفرمان دهد.

17-   براي چندمين بارمی گویم اصلاحات بينش ما،عقيدة ما،منش ما  و نه چماق سياسي ما براي از ميدان به دركردن حريف ازميدان سياست مي باشد.اميدوارم اين را بفهميد.

18-        اگر بر طبق ادعاي شما عملكرد مديران منتسب به شماپرافتخار است پس علت رأي بالاي رقيبان شما چه بود؟ آيا مردمان ما قدر ناشناس ونمك نشناس هستند كه به راحتي خدمت خدمتگزاران خويش را فراموش  كنند؟ در قاين احمدي نژاد در دور اول رأي سوم را كسب كرد اما در شهر شما رأي اول، اميدوارم پاسخ قانع كننده اي براي اين امر داشته باشيد.

19-         براي شما آقايان به ادعاي خودتان اصلاح طلب خراسان جنوبي!! ظاهراً جراحت زخم كارخانه فولاد بسيار عميقتر و كاري تر اززخمي است كه دررابطه با تقسيم استان براي ما فرض كرده ايد.

20-    انسان چقدر ناراحت مي شود وقتي مي بيند كه بر مقدرات اصلاحات چه حيله گران مكار روباه صفتي مسلط بودند كه به اميد اين قلابيها ما مي خواستيم كه اصلاحات كنيم،چقدر ساده دل بوديم.  اميدوارم تا در اينده شاهد جمع شدن  بساط تزوير وريا اين جماعت اصلاح طلبان پشمكي،قلابي وظاهري كه دردي جزدرد قدرت نداشته وندارند باشيم. آنهايي كه بر رسيدن به هر پستي چه ضجه ها و تقلاها كه نكرده و براي يك روز ماندن بيشتر چه ها كه نكردند.

21-     در اين زمانه بي هاي وهوي لال پرست   خوشا به حال كلاغان قيل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را                 براي اين همه ناباور خيال پرست

به شب نشيني خرچنگهاي مردابي                      چگونه رقص كند ماهي زلال پرست

رسيده ها چه غريب ونچيده مي افنتد                 به پاي هرزه علفهاي باغ كال پرستهنوززنده ام و زنده بودنم خاريست                 به تنگ چشمي نا مردم زوال پرست

 

قضاوت میان ما و شما با همان خدایی که عالم به احوال درونی همه است