فرهنگ شناسان در تقسيم بندي فرهنگ، جملگي به دو دسته عمده اتفاق نظر دارند و فرهنگ جامعه را به فرهنگ كلي و خرده فرهنگ ها تقسيم بندي مي نمايند. خرده فرهنگ به گروهي كوچكتر ازيك جامعه اطلاق مي شود كه به

فرهنگ بزرگترجامعه وابسته است ولي از آنجا كه هر خرده فرهنگ ويژگي خاص خودش را دارد از آن فرهنگ كلي جامعه متمايز مي نمايد.بر اين اساس فرهنگ هر شهر و منطقه اي به عنوان يك خرده فرهنگ محسوب مي شود  وويژگي هاي آن شامل آداب و رسوم مانند عروسي، عزاداري و يا طرز لباس پوشيدن و به ويژه طرز صحبت كردن (گويش يا لهجه) مي باشد. آنچه در اين مقاله مدنظر ماست گويش روبه انحطاط و نابودي مردم قاين است گرچه در مورد ساير مسايل فرهنگي نيز مي توان صحبت كرد. گويش قايني به اعتقاد بسياري از كارشناسان يكي از اصيل ترين و بكرترين لهجه هاي ايراني مي باشد و بسياري از واژه هايي را كه نياكان ماد در دوران پيش از اسلام به كار مي برده اند در اين لهجه و گويش موجوداست. اما چند سال است كه لهجه قاين دستخوش تحولاتي ناميمون شده است و بسياري از خانواده هاي به دلايل گوناگون و بعضاً نامعقول با فرزندان خود به گويش محلي صحبت نكرده بلكه با لهجه به اصطلاح تهراني صحبت مي كنند كه موجب مي شود فرزندان چنين خانواده هايي نتوانند و يا نخواهند با لهجه والدين خويش صحبت كنند. برخي خانواده ها كه بيشترشان تحصيل كرده مي باشند صحبت كردن با اين لهجه وگويش را كسرشأن براي خود و فرزندان خود مي دانند در حاليكه پدر و مادر با همديگر به لهجه محلي صحبت كرده اما با فرزندانشان به طرز ديگري سخن مي گويند به طوريكه براي بسياري از اين فرزندان لهجه وگويش قاين ناآشنا ومبهم وگنگ ووسيله اي براي خنده و تمسخر درآمده است. بايد توجه داشت كه كودك در زمان تحصيل در مدرسه به طور كامل و احسن با زبان رسمي آشنا شده وخيلي راحت آن را صحبت خواهد كرد و در آينده نيز در ديگر نقاط كشور از نظر زباني مشكلي نخواهد داشت بنابراين دليل بعضي از خانواده ها كه اعتقاد دارند فرزندانشان بايد از ابتدا زبان رسمي تكلم كنند تا مشكلي در آينده در ديگر نقاط كشور از نظر محاوره اي نداشته باشد غير واقعي مي باشد. اگر از ديدگاه جامعه شناسي به موضوع نگاه كنيم دلايل زيادي براي اين موضوع وجود دارد كه مهمترين آن تسلط رسانه اي لهجه پايتخت مي باشد. كودكي كه ساعت هاي زيادي ازشبانه روز را پاي تلويزيون نشسته وهمه برنامه ها مانند كارتون ها، سريالها و فيلم هاي سينمايي با لهجه پايتخت پخش مي شود خودبخود او را تحت تأثير قرار داده و يكي ازاثرات آن ازبين رفتن گويش بومي مي باشد. در آينده صدا و سيما محلي استان راه اندازي خواهد شد اما بنا مسايلي گوناگون باز هم لهجه وگويش قاين در مظلوميت قرار خواهد گرفت و انحطاط و نابودي آن سرعت بيشتري خواهد يافت. در اين ميان مراكز آموزشي را نبايد از نظر دور داشت با توجه به اينكه هيچگونه منع قانوني جهت آموزش گويش هاي محلي در مدارس كشور وجود ندارد مي توان در مدارس شهرستان ساعتي را در هفته به آموزش گويش قاين و همچنين پيشينه تاريخي اختصاص داد تا بيشتر با هويت محلي خود آشنا و در آينده پاسداران اين ميراث گرانبها باشند. با توجه به اينكه تاكنون الفبايي جهت گويش قاين( كه لهجه اي از زبان پارسي مي باشد) ارايه نشده است، لذا همت شوراي اسلامي قاين، مديرت آموزش و پرورش  شهرستان قاين، دانشگاههاي آزاد اسلامي و پيام نور قاين و به ويژه دبيران محترم ادبيات را مي طلبد تا الفبايي نزديك به الفباي زبان شيرين فارسي را تدارك ديده و مسؤلان هم با همكاري وهمدلي گويش قاين را در سطح مدارس آغازكنند.همچنين معلمان محترم كه بيشترشان بومي مي باشند در صورتي كه با گويش محلي با دانش آموزان صحبت كنند تأثيري شگرف در باورتر شدن گويش قاين خواهد داشت. شايد راه اندازي صدا و سيما  محلي بنادلايلي مانند بودجه و... و تدريس قاين در مدارس بنا به عدم ارايه الفباي ويژه گويش قاين (البته تاكنون) تا حدودي ناممكن خواهد باشد، اما بهترين و ومفيد ترين روش براي حفظ ميراث زباني نياكانمان اين است كه با فرزندان با همان گويشي صحبت كنيم كه پدر ومادر خودمان با آن گويش با همديگر گفتگو مي نماييم. در بسياري از مراسم وجلسات افراد با گويش محلي ابا داشته و بنا به دلايلي از كاربرد آن خودداري مي نمايند؛ لازم آمد نكته اي اضافه نمايم و آن اينكه مرحوم مهدي اخوان ثالث كه يكي از بزرگان ادب و فرهنگ فارسي بود در بسياري از سخنراني هاي خود با لهجه محلي اش كه لهجه و گويش مشهدي صحبت نموده سو به آن افتخار مي كرد. در پايان به اين نكته اشاره مي كنم كه خانواده ها بايد به اين نكته توجه داشته باشند، آنان هستند كه مي توانند فرهنگ جامعه را حفظ كنند و بايد به فرهنگ بومي ومحلي خود افتخار نموده و علاقه نشان داده و به اين افتخار و علاقه را در فرزندانشان نيز نهادينه كنند نه اينكه از آن دوري جسته و درصدد جايگزيني فرهنگي ديگر به جاي فرهنگي بومي برآيند و چنانچه كمبودي در اين مورد مي بينند با سعه صدر در جهت رفع و بارور كردن بكوشند. اسماعيل پور