روز ملی زعفران و زرشک
در جمعي از بزرگان شهرستان نشسته بودم و البته من كمترين بيشتر يك شنونده و نويسنده بودم تا يك گوينده، و چون به روز خبرنگار نيز نزديك مي شويم قرار شد از ناحيه فلان مديريت كلان شهرستان نيز خبرنگاران تشويق شوند. بحثهاي و حرفهاي زيادي گفته شد كه ناگهان شخصي گمنام از ميان جمع برخاست و گفت: آيا تاكنون فكر كرده ايد چرا زعفران و زرشك براي كشاورزان ما حكم نفت را دارد،روز ملي نداشته باشد و چرا قاينات كه سرزمين مادري اين دو محصول ارزشمند مي باشد افتخار نامگذاري روز ملي زعفران و زرشك را نداشته باشد؟ و براستي در پايتخت زعفران و زرشك جهان چر اين روز را به شادي و سرور به پا ننماييم؟ كه باز هم با اميد به مديريت كلان شهرستان كه اين روزها سخت در تكاپوي برگزاري اولين و بهترين جشنواره ملي همراه با اولين كنفرانس علمي زعفران و زرشك به ميزباني دانشگاه آزاد اسلامي واحد قاينات مي باشد. به انتظار تصويب قطعي چنين روزي هستيم. و شايد در اختتاميه پرآوازه آن كه چشم ايرانيان را بر باغهاي بهشتي زرشك خيره خواهيم ساخت نام روز ملي زعفران و زرشك را نيز در يادها و خاطره ها و در سالنامه ها به ثبت رسد و جهاني گردد. و نام قاينات كه بدون ترديدبلافصل آن است، براي هميشه جاودان گردد. بازهم با خود انديشيدم كاش مديران ارشد شهرستان در اين روزها كه روزهاي خبرنگاران، عكاسان، هنرمندان و نويسندگان است با نگاهي عميق تر در حوزه فرهنگ و هنر كه خدا را شكر مديران ارشد ما نيز در اين حوزه ها بوده اند يا كار كرده اند توجه ويژه اي به نقش هنرمندان و به ويژه مطبوعات شهرستان مي نمودند چرا كه در خراسان كوچك جنوبي كه بسيار محروم از انديشه هاي قوي و قلمهاي پرتوان و بزرگ مي باشد، نگاههايي آلوده وجود دارند كه شايد نخواهند فرهنگ نوشتاري آنگونه كه شتيسته قاينات است جاري گردد. هر چند خدا را شكر مديران ارشد چه در شهرستان و چه در استان كوچك جنوبي از بزرگي لازم برخوردارند. اما براي رسيدن به اوج نياز به وسعت نظر بيشتري مي باشد. و براستي كه اين وسعت در وهله اول ار ناحيه مديران شهرستان باشد بهتر است. چرا كه براي ملي شدنمان بايد گسترده تر و بيشتر بنويسيم، بايد خبرهاي ريز و درشت زعفران و زرشك را از راههاي مختلف به تمام ايران ارسال كنيم، بايد ملي فكر كنيم و براي نويسندگان و هنرمندان و تمامي دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر، بهايي بيشتر قائل شويم. در جلسه اي يا جلساتي جمع شويم و با حضور مديران ارشد فرهنگي و هنري، فضاي آينده آنها را براي رشد و پيشرفت تعريف كنيم. تا كي بايد به دنبال حسادتها و چاپلوسها حركت كنيم و فراموش كنيم كه اگرب هنر و فرهنگ بومي خود تكيه كنيم حرفهاي زيادي براي گفتن در كشور داريم. خدا را شكر در اين استان كوچك كه به تعداد انگشتان دست هم مطبوعات وزين و با دوام نداريم چرا به معدود رسانه هاي نوشتاري خود اعتنايي در خور نداريم و چرا نمي خواهيم كه فرزندان جوان قاينات براي رشد و پيشرفت تلاش نكنند. هرچند كه بازهم يادآور مي شوم اين نوشته ها شخصي بوده و از نگاه يك نويسنده كه سالها قلم مي زند گفته مي شود. و باز هم معتقدم كه دوره فعلي چون مديران ارشد از حوزه علمو فرهنگ و هنر هستند بسيار اميدوارتر از گذشته براي آينده شهرستان تلاش مي كنيم و مي دانم كه همشهريان من نيز خوب مي دانند كه طلاهاي قاينات در بازار شلوغ ودر كوچه بازار فرهنگي و نوشتاري ما سالهاست كه به قيمت مس فروخته مي شود، شايد روزي...